فیلم سینمایی «۲۳ نفر» اقتباسی از کتاب «آن بیست و سه نفر» است که اسارت ۲۳ نوجوان ایرانی توسط حزب بعث عراق قبل از فتح خرمشهر در سال ۱۳۶۱ را روایت میکند.
فیلم با یک عملیات آغاز میشود، عملیاتی که در آن نیروهای ایرانی، عراقیها را شکست میدهند و تعدادی از آنها را به اسارت میگیرند. اسارت نیروهای عراقی و تحویل آنها به نوجوانان برای بازگشت به عقب، شروع شخصیتپردازی و مواجه مخاطب با نوجوانان در داستان است. نوجوانانی که فقط گریم و سن آنها در فیلم گویای کم سن و سال بودن آنها نیست، بلکه فیلمساز با طرح کشمکش آنها بر سر روشن کردن کامیون تا نوع برخورد با اسرا عراقی، نوجوان بودن آنها را برای مخاطب میسازد. شروعی که بدون اضافهگویی و سکانسی زائد با کاتی درست از صحنه بمباران تانکها به صحنه داخل کامیون عراقیها و تصاویر بسته نوجوانان اسیر شده ایرانی، گردشی در داستان ایجاد میکند.
فیلم از صحنه جدا کردن ۲۳ نوجوان در استخبارات تبدیل به تجربه منحصر به فردی میشود، تجربهای که با بازی خوب نابازیگران این فیلم مخاطب را با شوخیها، غمها، سختیها و … همراه میسازد و بیش از پیش این سوال را در ذهن مخاطبش تکرار میکند که چرا با وجود چنین قهرمانهای واقعی، سینمای ایران تبدیل به روای زندگی شخصیتهایی خاکستری، آپارتماننشین، خسته و بی آرمان شده است.
اما نقطه ضعف ۲۳ نفر، نوع روایت فیلم است که در بخشهایی از فیلم تبدیل به روایت یک فیلم مستند شده و بین روایت اول شخص و سوم شخص در رفت و آمد است. در بخشهایی از تصاویر آرشیوی استفاده میشود و در بخش هایی از ترکیب تصاویر آرشیوی و بازسازی شده، که وجود این نوع روایت غیر یکدست به فیلم لطمعه وارد کرده و ۲۳ نفر را در بخشهایی به فیلمی بیوگرافی برای شخصیت ملاصالح تبدیل میکند.
۲۳ نفر جدای حظی که از خلوص نوجوانان قهرمان و پهلوان ایرانی به ما میدهد و جدای فیلمنامه، کارگردانی، موسیقی( کار خوب آریا عظیمینژاد) و بازی خوب نابازیگرانش، تلنگر خوبی برای سینمای ایران است. تلنگری که در بین دیالوگهای ملاصالح شنیده میشود، آنجایی که در زندان بعد از تصمیم به اعتصاب غذا رو به بچهها میگوید:
خوش به حال کشوری که بچههایی مثل شما داره
ای کاش سینمای ایران قهرمانهای واقعی وطن را بیشتر ببیند و ما شاهد ۲۳ نفرهای بیشتری بر روی پرده نقرهای باشیم.
* سید محمد نیاکی
ارسال نظر